loading...
فان کده|دهکده سرگرمی
ADMIN بازدید : 1 پنجشنبه 25 مهر 1392 نظرات (0)

لب پنجره نشسته بودم..
یهو دیدم یه هلیکوپتر اومد بالای ساختمونمون
و یه مامور نیروی انتظامی با عملیات راپل اومد رو پشت بوم،
دیش ماهواره مونو تنظیم کرد و رفت!
روحانی مچکریم!



بدون هیچ قصدی به مامانم میگم مامان برام زن میگیری؟
برگشته جدی میگه مگه کسی احمقه بیاد به تو زن بده
بعد بابام از رو مبل داد میزنه میگه اخه مگه دختره الاغه که بیاد زن تو بشه.
من که بیخیال شدم اصن یه وضی دارم الان



مهمون داشتیم.
مادرم دوتاکیسه بزرگ پر از زباله دادکه ببرم بیرون..
داییم گفت :ماشااله چقدمصرف آشغالتون بالاست!!!
خواستم بگه آخه کچل!!...
عمه هم نداره بدبختانه..!



دوتا معتاد نشسته بودن
یکی اومد بهشون گفت سلام
جواب دادن پ ن پ خداحافظ



اینکه تو فیلما نشون میدن زنه با کفش پاشنه بلند راه میره همش جلوه های ویژس!
یه بار دختر خاله من کفش پاشنه بلند پوشیده بود و رو مبل نشسته بود چایی ار دستش ریخت...


ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 147
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 1
  • آی پی دیروز : 33
  • بازدید امروز : 3
  • باردید دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 5
  • بازدید ماه : 5
  • بازدید سال : 7
  • بازدید کلی : 287