حیف نون زنگ می زنه مطب، می گه: متخصص پوست؟

منشی می گه بله، حیف نون می گه پوست بز چند می خرید!؟

.

.

.

غضنفر میره خواستگاری بهش میگن حرف دلتو بزن ، میگه گشنمه !

.

.

.

فرقی ندارد که یک گاگول بی سواد باشی یا یک دانشمند

در هر صورت پشت یک ماشین شاسی بلند آقا مهندس می شوی !

.

.

.

از خواب بیدار شدم بابام اومده میگه بیدار شدی ؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ خوابم خودمو زدم به بیداری !

.

.

.

غضنفر میره دکتر به دکتر میگه :

اقای دکتر از وقتی رفتم دستشوئی دیگه کمرم صاف نشد .

دکتر بهش میگه : عزیزم شما دکمه شلوارو به یقه بلوزت بستی !

.

.

.

گاهی وقتا به جای خاموشی در جواب ابلهان ،

باید یه مشت بخوابونی زیر چشمش!چون آدمی که ابله باشه ،

معنی اون سکوت رو هم نمیفهمه !

.

.

.

ﺭﻭﺯﯼ ﺩﻭ ﺯﻥ ﻧﺰﺩ علامه بزرگ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﻭ ﻫﺮ ﺩﻭ ﺍﺩﻋﺎ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﯾﮏ ﺑﭽﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ.

علامه ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﺑﭽﻪ ﺭﺍﻭﺳﻂ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﻭ ﻫﺮ ﺯﻥ ﺍﺯ ﯾﮏ ﻃﺮﻑ ﺩﺳﺖ آن ﮐﻮﺩﮎ ﺭﺍ ﺑﮑﺸﺪ .

ﺁﻥ ﺩﻭ ﺯﻥ ﺁﻧﻘﺪﺭ دستان ﮐﻮﺩﮎ ﺭﺍ از طرفین ﮐﺸﯿﺪﻧﺪ ﮐﻪ کودک ﺍﺯ ﻭﺳﻂ ﻧﺼﻒ ﺷﺪ .

علامه ﮐﻤﯽ ﺟﺎﺧﻮﺭﺩﻧﺪ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ: ﻗﺎﻋﺪﺗﺎ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺍﯾﻨﺠﻮﺭﯼ ﻣﯽ‌ﺷﺪ!!